کتابخانه عمومی امام حسین (ع)

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲ خرداد ۹۶، ۱۲:۵۷ - پوریا قلعه
    ^ـ^
پیوندهای روزانه

سال ۱۹۲۹ میلادی، «ژرژ رمی»، نویسنده‌ی بلژیکی برای نخستین بار داستانی مصور را با عنوان «تن‌تن در سرزمین شوراها» منتشر کرد. در این کتاب خبرنگاری به اسم تن‌تن به همراه میلو که سگ خانگی‌اش است به شوروی که نماینده و قطب کشورهای بلوک شرق بود سفر می‌کند و در می‌یابد که افرادی ستمگر و نادان در آن حکومت می‌کنند که هیچ پیشرفت اقتصادی به وجود نیاورده‌اند. پس از انتشار این کتاب و استقبالی که از آن در غرب شد، مجموعه‌های بعدی تن‌تن نیز نگارش و به سرعت ترجمه شد. شخصیت ماجراجو و جذاب تن‌تن با مدل موهای خاص خود که به همین نام نیز معروف شد، در بین نوجوانان جهان طرفداران زیادی پیدا کرد و خیلی زود به عنوان نماد یک جوان جذاب و باهوش غربی تکثیر شد. در این میان اما تصویر خشن و بدی که از روس‌های کمونیست، قبایل بومی کنگو، سیاهپوستان امریکا، نژادهای جنوب شرقی آسیا و ... در مجموعه آثار تن‌تن نشان داده می‌شد حاکی از ترویج نگاه برتر و بالاتر غرب بر دیگر فرهنگ‌ها بود. تن‌تن به هرجایی که سفر می‌کرد، مردمی را می‌دید که گرفتار مشکلی هستند و مانند همه داستان‌ها و فیلم‌های آمریکایی و غربی، این او است که در نقش «ناجی» وارد شده و با همراهی دوستانش آن مشکل را برطرف می‌کند. تن‌تن را می‌‌توان یکی از نمونه‌های موفق از نمادی برای تبلیغ و ترویج یکسان‌سازی فرهنگی در جهان آن زمان به حساب آورد.

کتاب تن‌تن و سندباد را می‌توان یک کتاب استراتژیک در حوزه‌ی ادبیات نوجوان به‌شمار آورد. این کتاب که در سال ۱۳۷۰ نگارش شده است، با نگاهی دقیق و نافذ مسئله‌ی نوظهور زمان خود را به عنوان موضوع و هسته‌ی اصلی داستان برگزیده است. هدف نویسنده از خلق چنین داستانی، پرداخت استعاری و غیرمستقیم به مسئله‌ی «تهاجم فرهنگی» غرب به شرق است. جالب آنکه در ابتدای دهه‌ی هفتاد، مسئله‌ی تهاجم فرهنگی امری واضح و قابل رؤیت برای همگان نبود و حتی علی‌رغم تأکیدات فراوان رهبرانقلاب، این امر برای طیف وسیعی از دست‌‌اندرکاران و مسئولان گنگ و نامفهوم بود. کتاب تن‌تن و سندباد نمونه‌ای موفق از نگاه اجتماعی یک هنرمند و دغدغه‌ی او درباره‌ی حفظ فرهنگ بومی کشور در دهه‌ی هفتاد است، میرکیانی با نگاهی دقیق از کارکرد ماهواره و خدمت ابزاری آن به دگرگونی فرهنگی مطلع شد و این مسئله را در کتاب خود به شکل داستانی مطرح کرده است. در جایی در انتهای کتاب، پس از شکست تن‌تن و دوستانش، کاروان سندباد به شهری می‌رسند و می‌فهمند که این بار غربی‌ها از آسمان حمله کرده‌اند، چنین می‌خوانیم:

علاءالدین پرسید: «چطور از آسمان حمله کرده‌اند؟» پیرمرد آهی کشید و گفت: «می‌گویند با ماهواره. صنعت این قرن است. آن‌ها اینبار از بالا به سرزمین قصه‌های مشرق زمین حمله کرده‌اند. می‌گویند قصد کرده‌اند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. می‌خواهند رنگِ‌رو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک؛ پوشاک و همه‌چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می‌دانند ببرند.»

یکی از ویژگی‌های رهبر معظّم انقلاب این است که پس از مطالعه‌ی هر کتاب، نظرات خود را درباره‌ی آن می‌نویسند. هم اکنون گنجینه‌ی ارزشمندی از این نظرات فراهم آمده است که امیدواریم در زمانی مناسب به انتشار برسد. البتّه تعداد فراوانی از این نظرات که درباره‌ی کتاب‌های دفاع مقدس بیان گردیده بود، منتشر شده است. از سال گذشته دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اجازه یافت تا نظرات معظّمٌ‌له درباره‌ی آثار غیر مرتبط با حوزه‌ی دفاع مقدّس را نیز منتشر کند و این یادداشت، دومین یادداشت منتشرشده از این دست است.

ایشان درباره‌ی این کتاب نوشته‌اند:

«من هم همین قصّه را همیشه تعریف می‌کردم! حیف که خیلی‌ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه‌ی این کتاب را به همه‌ی بچه‌ها بدهم ...» (۱۳۷۳/۰۸/۰۶)

  • کتابخانه امام حسین (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی