کتابخانه عمومی امام حسین (ع)

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲ خرداد ۹۶، ۱۲:۵۷ - پوریا قلعه
    ^ـ^
پیوندهای روزانه

نیکولو ماکیاولی

شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۰۶ ب.ظ

نیکولو ماکیاولی (۱۵۲۷ ـ ۱۴۶۹ م) در شهر توسکانا از ایالت فلورانس به دنـیا آمـد. پدرش یک وکیل دعاوی برجسته و از دودمانی صاحب‌نام‌ بود‌. 

ماکیاولی کتابهایی چـند بـه رشـته نگارش‌ درآورده‌ که مهمترین آنها دو کتاب گفتارها و شهریار است.

در سال‌ ۱۵۱۲‌ م. شهر فلورانس، مغلوب اسـپانیا شـد و اعـضای خاندان مدیچی با حمایت پاپ که متحد اسـپانیاییان بـود، پس از ۱۸ سال تبعید از فلورانس دوباره به‌ آن‌ شهر بازگشتند. در این‌ شرایط‌، ماکیاولی همچون سـایر گـماشتگان «جمهوری» از مقام خود عزل، و بـه اتـهام شرکت در تـوطئه عـلیه خـاندان مدیچی روانه زندان شد و در معرض شـکنجه قـرار گرفت، ولی از آنجا که توانست‌ بی‌گناهی‌ خود را اثبات کند، در همان سال از زندان آزاد شـد و سـپس تبعید شد. تبعید ماکیاولی به وی ایـن فرصت را بخشید تا در سـایه فـراغت حاصل از آن، سیاست‌ عملی‌ خود را‌ بـه سـیاست نظری تبدیل کند و آثار معروف و مشهور خود را پدید آورد. ماکیاولی در سال ۱۵۱۳ م.؛ یعنی‌ یک سـال پس از تـبعید، نوشتن کتاب معروف خود، گـفتارها را‌ آغـاز‌ کـرد‌.

ماکیاولی هـنوز کـتاب گفتارها را تمام نکرده بـود کـه در صدد بر آمد تا به هر ‌‌نحو‌ که شده نظر مدیچی‌ها را به خود جـلب کـند و دوباره به یک کار‌ دولتی‌ مـشغول‌ شـود. او برای رسـیدن بـه ایـن هدف، کتاب کوچکی حـاوی چکیده نظریات سیاسی‌اش به نام‌ درباره شهریارها ـ که بعدها به نام شهریار مشهور شد ـ نـگاشت و تـصمیم داشت که‌ آن را به جولیانو‌ د. مدیچی‌ بـرادر پاپ لئون دهـم اهـدا کـند.  خود‌ او دربـاره ایـن کتاب می‌گوید:

«همه آنچه را در طی سالیان دراز آموخته‌ام و از راه تجربه و مطالعه مداوم تاریخ اندوخته‌ام، در این نوشته فراهم آورده‌ام.»

برخی معتقدند ماکیاولی، شهریار‌ را‌ به‌ قصد انتشار ننوشته، بلکه او‌ را‌ به‌ عنوان هدیه‌ای بـرای خـانواده «مدیچی»ها نگاشته است تا بدین وسیله به او لطف کنند و دوباره به او پست و مقام دهند‌. از‌ ایـن رو، عـقاید باطنی ماکیاولی در واقع، دقیقا عـکس آن چـیزی است که در شهریار آمده است. اما این‌ نظر‌ چندان‌ درست به نظر نمی‌رسد.

این دو کتاب هرگز در زمان حیاتش‌ به‌ چاپ نرسیدند، بلکه نخستین بار در ۱۵۳۲؛ یعنی پنج سال پس از درگذشت‌ ماکیاولی‌ به‌ دسـتور پاپ پل سوم چاپ شده و موجی از تحسین و نکوهش را برانگیختند. در سال‌ ۱۵۵۹‌ پل چهارم تحت فـشار کـشیشان «یـسوعی» که از ملاحظات ماکیاولی درباره پاپ و کلیسای‌ کاتولیک‌، سخت‌ به خشم آمده بودند، آنها را در زمره کتب ضاله اعلام کـرد ‌ ‌و دسـتور داد تا‌ همه‌ نوشته‌های ماکیاولی را از بین ببرند.

 آنچه ماکیاولی‌ را‌ از بدنامی رهاند نه ارزش‌ علمی‌ شـهریار‌، بـلکه همان دلبستگی‌اش‌ به‌ تفکر ملت‌پرستی و قومیت بود‌. در‌ حقیقت، در درازمدت ممنوعیت کتابهای ماکیاولی نتیجه معکوس بخشید و باعث شد طرفداران‌ این‌ کتابها بسیار‌ زیاد‌ شـوند‌ و چـاپهای متعدد بدون تاریخ‌ یا با تاریخِ پیش از ممنوعیت و ترجمه‌هایی بدون نام مترجم، بازارهای اروپا را پر کند‌.

در سرتاسر کتابهای‌ ماکیاولی‌، بدبینی خونسردانه و حسابگرانه، طبیعت‌گرایی صریح و بی‌پیرایه، فردگرایی بی‌حد، عمل‌گرایی، عشق به تمدن باستان‌، مردود‌ دانـستن دیـن و اعتقادات فوق طبیعی‌، اخلاق‌ لذتجویانه و… (که‌ همه‌ ویژگیهای‌ عصر رنسانس می‌باشد) موج می‌زند. با‌ آن‌ که ماکیاولی را مشکل می‌توان یک نظریه‌پرداز سیاسی دانست، وی بیش از‌ هر‌ فرد دیگری مستحق عنوان «پدر نـظریات‌ جـدید سیاسی» اسـت.

ناپلئون‌، هیتلر‌ و استالین‌ هر کدام هنگام خواب، یک نسخه از کتاب شهریار را زیر بالش خود می‌گذاشتند‌ و می‌خوابیدند‌.

  • کتابخانه امام حسین (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی