بخشهای خواندنی کتاب طنز «دکتر بازی»
امینی که ابتدا خود را با مجموعه «نشر اکاذیب» به جامعه طنزپردازان کشور
معرفی کرده بود، با انتشار مجموعه شعر دوم خود به نام «دکتر بازی» توانست
جایگاه خود را در این عرصه تثبیت کند. «دکتر بازی» نیز همچون اثر اول او
پیرامون پرداختن به برخی از معضلات و ناهنجاریها اجتماعی است که شاعر به
زبان طنز به نقد آنها پرداخته است.
شعرهای کتاب در قالبهایی چون مثنوی و قصیده سروده شده است و شاعر با
استفاده از تمثیلهایی درست و به جا توانسته با ظرافت هرچه تمامتر به نقد
برخی از ضعفهای اخلاقی انسانها و معضلات اجتماعی بپردازد.
«دکتر بازی» شامل ۳۰ قطعه شعر است که نشر سپیده باوران آن را با قیمت ۶
هزار تومان روانه بازار کرده است و در عرض کمتر از سه ماه دو بار به زیر
چاپ رفته است.
با هم بخشهایی از این مجموعه شعر را میخوانیم:
مست و محتسب
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گشود
مست گفت: ای محتسب! این پاچه شلوار نیست
گفت: امشب زهرماری از کجا آوردهای؟
گفت: پیدا کردن این چیزها دشوار نیست
گفت: میدانی که مستی عیب دارد هر زمان؟
گفت: اما عیبِ آن اندازه سیگار نیست
گفت: قاضی کار دارد با تو، نزد او رویم
گفت: قاضی این زمان نزد وزیر کار نیست؟
گفت: مستی، بیش و کم حرف سیاسی میزنی
گفت: مستان برادر با سیاست کار نیست
گفت: اینجا قافیه تکرار شد ای بیسواد!
گفت: در کار سیاسی، بیمی از تکرار نیست
گفت: بهبه! طعنه موزون و مقفا میزنی
گفت: وزن و قافیه در این قبیل اشعار نیست
گفت: بسیاری کسان را شعرشان بر باد داد
گفت: اما مثل من در این زمان بسیار نیست
گفت: ناچاراً تو را تحویل قانون میدهم
گفت: تنوین پشتبند واژه «ناچار» نیست
گفت: تو مستی به من درس نگارش میدهی؟
گفت: تعلیم و تعلم، ای برادر، عار نیست
گفت: من این گفتوگو را ضبط کردم، بیخبر
گفت: کار محتسبها کشف این اسرار نیست
گفت: مستی، چند بار از خط قرمز رد شدی
گفت: اینکه ردّیام من، قابل انکار نیست
- ۹۵/۰۲/۲۲