زندگینامه خود نوشت آقای بهنام میرزایی(منتقد)
بهناممیرزایی هستم متولد دوم فروردین ماه 1351، عضوخانواده ای ده نفره وشلوغ، چهارخواهر
وبرادر، که من فرزندپنجم خانواده بودم، مادرخدابیامرزم دختر ارباب بود ، خانه دار
ولی هنرمند وماما ،پدرم کشاورز ، با سطح سوادکلاس شیشم قدیم وپسر میرزا ،تاکلاس
چهارم رادرروستای زادگاهم دوسر وازتوابع شهرستان قروه کردستان مشغول تحصیل علم
بودم وبعدش به قروه مهاجرت کردیم به اتفاق خانواده، پدرم نسبت به وضعیت تحصلی بچه
هایش بسیار سخت گیر بود، برای اولین بار باشرکت درگروه مدرسه ای که هنوز تابلوی ،
دبستان دولتی شاهنشاه آریامهر دوسر ، آن که پایین کشیده شده و در گوشه ای به دیوار
تکیه داده شده بود ، سرود خمینی ای امام را بعنوان تکخوان گروه درسالگرداولین سال
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران درروستای خودمان وبخش ، درایام دهه فجر اجرا نمودیم.
از سال اول راهنمایی عاشق تاتر ونمایش شدم ودرجشنواره
های دانش آموزی که باید اعتراف کنم بسیار قدرتمندتر از برخی نمایشهای حرفه ای
امروز بودند شرکت کردم، از سال 1367 وبا شروع کار انجمن نمایش عضو آن شدیم ودوره
های بازیگری را زیر نظر اساتید بزرگواری همچون علیرضا حنیفی گذراندیم.از سال 70 به
نویسندگی وکارگردانی روی آوردم وبارها در جشنواره های دانش آموزی رتبه های اول
ودوم را از آن خودم نمودم
از سال 73 به صورت حرفه ای رشته نویسندگی را دنبال کردم
وبا مطالعه وهمچنین شرکت در کارگاههایی که درتهران برگذار می شد هنر نویسندگی را در
خودم نهادینه کردم.
از همان اولین سالهای حضور در انجمن نمایش درزمینه های
بازیگری، طراحی واجرای نور.مدیر صحنه.طراحی واجرای صحنه ودکور ، دستیاری کارگردان،
نویسندگی ، کارگردانی ومسئول گروه هنری مشغول کسب تجربه بوده وهستم
سال 1376 ازدواج نموده ام ودوفرزند پسر ودختر
دارم،مرغداری گوشتی داشتم که به علت مشکلات اقتصادی ورشکست شدم، ازسال1381 به
شهرهمدان مهاجرت نمودم ویکسال بعدش به عنوان کارشناس و مسئول واحدنمایش حوزه هنری
استان همدان مشغول به کار شدم وواحد نمایش حوزه هنری وکتابخانه تخصصیش را راه
اندازی نمودم.بعد از 5سال بعنوان کارشناس فرهنگی وهنری ومدیریت فرهنگسرای
راه کربلا به مدت سه سال فرستاده شدم وبعدش در واحد آموزش وپژوهش وبانک اطلاعات
هنرمندان حوزه هنری تا ابتدای سال 90 ادامه فعالیت دادم وبعد از آن دیگر کار
کارمندی را کنار گذاشتم وبه عنوان نویسنده وکارگردان تا هم اکنون مشغول امرار معاش
وزندگی هستم
درکنار مسئولیت نمایش حوزه هنری از همان سال 82دررشته
های نمایشنامه نویسی وبازیگری خلاق به عنوان مدرس مشغول تربیت وآموزش
هنرجویان بسیاری شدم که خوشبختانه بسیاری از آنان هم اکنون دربدنه تاتراستان همدان
وکشور هستند وموجب خرسندی بسیارم شده اند، تعدای از آنها نیز درفیلمهای بزرگ
ومطرحی همچون فیلم حضرت محمد ، مجید مجیدی وکارهای مجتبی راعی به ایفای نقش
پرداخته اند وفیلم های کوتاه بسیاری نیز بازی نموده اند
تاکنون 70نمایشنامه ام به
کارگردانی خودم ویا سایر کارگردانان از سراسر کشور برروی صحنه تولد دوباره یافته
اند، اینها بجز متنهای خیابانی ، میان پرده ها ونمایشنامه های موضوعی است که
نوشته ام واجرا کردیده اند .
4نمایشنامه ام به صورت کتاب مستقل ویا مجموعه کشوری به
زیور چاپ آراسته شده اند و 6 نمایشنامه دیگه ام نیز در مجلات تخصصی چاپ گردیده
و5تای دیگر هم درانتظار چاپ می باشند.
5فیلم نامه کوتاه ونیمه بلند نوشته ام ودرچندین پروژه
سینمایی بعنوان بازیگر وبازیگردان حضور داشته ام ودر بیش از 10 فیلم کوتاه نیز
بازیگری ، انتخاب بازیگر وبازیگردانی نموده ام.
درجشنواره های بسیار استانی، کشوری وبین المللی
شرکت نموده ام وجوایز متعدد در رتبه های اول، دوم وسوم را کسب نموده
ام درزمینه های بازیگری ، طراحی صحنه ولباس، نویسندگی وکارگردانی . که تعدادشان
بیش از 220 برگه میباشد و70 تایشان دیپلم افتخار است.
مسئول واحد صمعی وبصری جهادکشاورزی استان همدان، مسئول
تاتر بسیج همدان، مسئول تاترکمیته امداد استان همدان،مسئول تاتر بهزیستی استان
همدان وبسیار مسئولیتهای دیگر درزمینه کارهای فرهنگی وهنری
بازخوان، بازبین وداور جشنواره های تاتر ونمایشنامه
نویسی متعدد بوده ام وهم اکنون نیز مشغول به تحصیل در مقطع فوق لیسانس
باگرایش فیلمنامه نویسی وکارگردانی می باشم.
درپایان این را بگویم که با وجود سالها فعالیت فرهنگی
وهنری ،از دریای بیکران هنر وهنرمندی ، هنوز در الفش مانده ام
.
هفت شهر عشق را عطارگشت اما ما هنوز اندر خم
یک کوچه ایم
