کتابخانه عمومی امام حسین (ع)

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲ خرداد ۹۶، ۱۲:۵۷ - پوریا قلعه
    ^ـ^
پیوندهای روزانه
ابتدا کارشناس جلسه، دکتر یزدان منصوریان، صفحه‌ای از کتاب را خواند و با همراهی خانم اخوت، دبیر نشست،  بحث را اینگونه شروع کرد:

این رمان در ادبیات داستانی معاصر بسیار خوش درخشیده و تا امروز خوانندگان فراوان داشته است. به نحوی که طی پانزده سالی که از انتشارش می‌گذرد به چاپ شصت و ششم رسیده و به چندین زبان دنیا نظیر انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ترکی، چینی، نروژی و یونانی ترجمه شده است. مضمون اصلی داستان روزمرگی، تنهایی و ملال است که نویسنده به خوبی آنها را توصیف و تبیین می‌کند. شخصیت اصلی و راوی داستان زنی تحصیل کرده و خانه‌دار به نام کلاریس آیوازیان است که همراه با همسرش آرتوش و سه فرزندش به نام‌های آرمن، آرمینه و آرسینه در دههء 1340 در آبادان زندگی می‌کند. آنان زندگی موفق و آرامی که دارند، اما به تدریج در حصاری از تکرار و روزمرگی دچار ملال و رخوت شده‌اند. آرتوش اهل معاشرت نیست و اغلب اوقات در خانه به خواندن روزنامه مشغول است و در برابر هر تغییر مقاومت می‌کند و بیشتر طرفدار سکون و آرامش است. تا اینکه با آمدن همسایه‌ای جدید به نام خانوادهء سیمونیان این جریان یکنواخت متحول می‌شود و بیشتر متن کتاب به همین موضوع اختصاص دارد. هر چند با رفتن ناگهانی خانواده سیمونیان از آن محله دوباره همه چیز به روند پیشین باز می‌گردد، اما شخصیت‌های داستان هر یک به نوعی دچار دگرگونی می‌شوند. بویژه کلاریس که شخصیت اصلی است در خلال گفتگوهای درونی خود و مواجهه با تردیدها و تشویشهایش به نوعی خودآگاهی تازه می‌رسد. در متن کتاب گفتگوهای درونی او با جزئیاتی دقیق همراه است و نویسنده دغدغه‌های ذهنی او را به خوبی به تصویر می‌کشد.

استقبال عمومی از این اثر و جوایزی که تا امروز به دست آورده نشان می‌دهد که موفقیت یک کتاب، تصادفی نیست. بلکه نویسنده‌ای که در کارش مهارت دارد می­تواند اثری جذاب خلق کند و مخاطب را تا پایان داستان با خود همراه سازد. این کتاب نثری بسیار ساده و سلیس دارد و در مجموع رمانی روان و خوشخوان محسوب می‌شود. شخصیت‌ پردازی نیز در آن به خوبی انجام شده است. به نحوی که هر شش ویژگی معمول در شخصیت پردازی (شامل نشانه‌های ظاهری، ویژگی شخصیتی، تاریخچه زندگی، ارتباط و پیوند، کشمکش و تغییر و دگرگونی) در متن دیده می‌شود.

تا کنون چندین مقاله در نقد و معرفی این رمان به چاپ رسیده است که گزیده‌ای از آنها عبارتند از:

مقاله «شخصیت‌پردازی در رمان چراغها را من خاموش می کنم»، نوشته آسیه گودرزی نژاد که در سال 1388 در فصلنامه ادبیات فارسی منتشر شده است. در این مقاله آمده است: «پیرزاد از ناگفتنی‌ها، تابوها، آرزوها و افکار آشکار و پنهان شخصیتهایش نمی نویسد». مقاله بعدی با عنوان «سلطه و تسلیم در آثار زویا پیرزاد»، نوشته فاطمه حیدری است که در فصلنامه اندیشه های ادبی منتشر شده و نویسنده از منظر فمینیستی به تحول شخصیت زنان در آثار پیرزاد می‌پردازد.

مقاله «پرسونا از دیدگاه زویا پیرزاد»، به قلم وجیهه ترکمانی و ساناز چمنی گلزار که در مجله بهارستان، پاییز 93 منتشر شده است از منظر نظریه فرایند فردیت کهن الگوهای کارل یونگ روانشناس شهیر سویسی -  به سیمای شخصیت‌های داستانهای زویا پیرزاد می‌نگرد. مقاله «سنت نوشتاری زنان: مطالعه موردی دو نسل از نویسندگان زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد)، نوشته مجبوبه پاک نیا و نسیم جان فدا که در نشریه زن در فرهنگ و هنر منتشر شده است اثر دیگری بود که در این نشست معرفی شد. همچنین، مقاله «نقد و تحلیل رمان چراغها را من خاموش می کنم از منظر زبان و جنسیت»، نوشته ملاحت نجفی عرب و مقاله «مقایسه تطبیقی فمینیسم در «چراغها را من خاموش می کنم» و گلهای داوودی، اثر جان اشتاین بک»، که شباهتهای این دو داستان را مقایسه می کند دو پژوهش دیگری بودند که درباره آنها صحبت شد.

  • کتابخانه امام حسین (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی